انقلاب کپرنیکی کانت
Authors
abstract
همواره سخن از انقلاب کپرنیکی کانت در معرف تشناسی گفته شده است، اما چگونگی و استلزا مهایآن هنوز در هاله ای از ابهام قرار دارد. مسأله ی شناخت که همواره دغدغه ی اصلی کانت به شمارمی رفت، او را بر آن داشت تا با الهام از انقلاب کپرنیک در عالم نجوم، جایگاه ذهن و عین را درمنظومه ی معرفت شناسی خویش، تغییر دهد و با قول به محوریت ذهن، انقلابی در فلسفه پدید آورد.او با تشخیص گزار ههای جدیدی به نام گزار ههای ترکیبی پیشینی، که هم حاکی از عالم خارج و همدارای کلیت و ضرورت اند، به بررسی و تبیین ممکن بودن شناخت در حوز ههای ریاضیات محض،طبیعیات محض و مابعدالطبیعه پرداخت و به این ترتیب کوشید مشکلات ناشی از عقل گرایی وتجربه گرایی را مرتفع سازد. در واقع کانت با قائل شدن به همکاری حس و فاهمه در نظاممعرفت شناسی خویش، کوشید تا خود را از جزمیت موجود در عق لگرایی و شکاکیت برخاسته ازتجربه گرایی برکنار دارد و راهی میانه در پیش گیرد. وجود عناصر پیشینی در شناخت، محور ومبنای فلسفه ی استعلایی کانت و انقلاب کپرنیکی او م یشود. اهمیت انقلاب کپرنیکی کانت، تا جاییاست که در تاریخ فلسفه محور و مبنا قرار م یگیرد و تأثیری آشکار بر جریان های فکری پس از خودمی گذارد. هرچند کانت با انقلاب کپرنیکی در حوزه ی مابعدالطبیعه، مشکلاتی را در معرفت شناسیحل می کند اما در عین حال افقی در طرح مسائل جدید پدید می آورد. هدف این نوشتار بررسیدقیق نکات یاد شده است.
similar resources
تأملی بر نفی مابعدالطبیعه متعالی در فلسفه کانت بر پایه اثبات ایدئالیسم استعلایی
مفاهیم پیشینی که هم در فیزیک نیوتنی برای توصیف اشیاء تجربهپذیر و هم در مابعدالطبیعه متعالی برای توصیف اشیاء تجربهناپذیر بهکار گرفته میشوند، از نظر کانت فقط بر اشیاء تجربهپذیر (=پدیدارها) قابل اطلاق هستند و اطلاق آنها بر آن سوی حوزه تجربه ممکن(=اشیاء فینفسه)، روا نیست. کانت از این دیدگاه خود به ایدئالیسم استعلایی تعبیر میکند و آن را موجد انقلابی در فلسفه که با انقلاب کپرنیکی در علم هیأت ...
full textنیچه و نقد عقل محض
در این مقاله تلاش میکنیم تا فلسفة نقادی کانت، بهویژه آموزههای کتاب نقد عقل محض، را از نگاه نقادانة نیچه بررسی کنیم. از آنجا که نیچه به کل نظامهای مابعدالطبیعی و فیلسوفان غربی از افلاطون گرفته تا کانت و هگل هم انتقاداتی یکسان و هم ویژه دارد، در این پژوهش نخست به نگاه انتقادی نیچه به کل تاریخ فلسفه، و سپس به نقدهای خاص او به آموزههای کانتی در نقد اول او، میپردازیم. به باور نیچه، کانت با...
full textتأثیر جهانبینی ژان ژاک روسو، کانت و انقلاب کبیر فرانسه بر کلایست در نوول زلزلۀ شیلی
نوول زلزلۀ شیلی نه فقط مبین جهانبینی، بلکه تبیین شکست و ناتوانی فرد در برابر نهادهای اجتماعی،سرنوشت و بلاهای طبیعی است.کلایست نیل به حقیقت را اصل زندگیاش میداند. او به انقلاب اعتقاد ندارد و بر این باور است که بهجای انقلاب به یک دگرگونی عمیق اجتماعی نیاز است و این با آموزش از سوی جامعه شکل میگیرد. کلایست در "زلزلۀ شیلی"، جهان را افسارگسیخته مینگارد. او یأس، بیاعتمادی، بیعدالتی اجتماعی، ن...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
جستارهای فلسفیISSN 2008-0433
volume 7
issue شماره 2 (پیاپی 18) 2010
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023